نقش ايده و خلاقيت در اقتصاد
حسن ویسی
بهمن 20, 1398
اخبار
824 بازدید
ايده و خلاقيت
در طول حيات بشر و متناسب با نيازهاي جامعه بشري و با برخورداري از هوش و ذكاوت انسان خلاقيت نقش خود را به خوبي نمودار ساخت.
ساخت مسكن، ابزارهاي شكار، پوشاك، ابزارهاي جنگي يا اهلي كردن حيوانات نمونههايي از خلاقيت بشر در بهبود زندگي بوده است كه همزمان با رشد جوامع و ايجاد شهرنشيني از يك سو نيازهاي جديد رخ مينمود و از سوي ديگر ايدهپردازي خلاقيت و كارآفريني در پاسخ به نيازهاي بيپاسخ مانده همچنان گسترش يافت به نحوي كه امروز در هر لحظه شاهد ظهور ايدههاي نو و خلاقيتهاي شگفتانگيز و تحولي باورنكردني در زندگي بشر هستيم.
لازم به ذكر است كه در گسترش خلاقيت و يا ايدهپردازي هيچ نقشي را براي دولتها نميتوان متصور بود زيرا پيدايش نقاشي، موسيقي، هنر، سفالگري، قاليبافي، كشاورزي و دامداري مخلوق تراوش انديشه انسانهايي است كه به نيازهاي زمان خود آگاهي يافته و در پاسخ به آن نيازها موجب خلق چنين راهكارهايي شدهاند.
اگر اقتصاد را تلاش انسان براي ايجاد ثروت معني كنيم به دو روش زير ميتوان تفكيك نمود:
۱- ابتدا استخدام يا دعوت شدن به انجام كاري در قبال دستمزد كه در اين رابطه نيازي به خلاقيت يا استفاده چنداني از خرد را معنا نميكند زيرا انسان به عنوان ابزار كاري براي انجام وظيفه مشخصي به اجاره كارفرما درمييابد كه من آن را تنفروشي مينامم زيرا فيزيك من در اجاره كارفرماست، نه خرد و انديشهام كه براي گروه بيشماري از جامعه يك آرزوست تا به مسافران قطاري كه ديگران به راه انداختهاند بپيوندند كه دولت نيز در همين بخش ميگنجد.
۲- دسته ديگر كساني هستند كه در زندگي روزمره جامعه بشري به جستوجو ميپردازند تا نيازهاي بيپاسخ مانده بشر را كشف نموده و قطاري را به حركت درآورند تا پاسخگوي آن نياز باشد.
با رشد روزافزون نيازهاي بشري فرصتهاي بيشماري پيش روي انسانهاي آگاه قرار ميگيرد تا يابنده راهي براي پاسخ به يكي از نيازهاي پيش روي بشر باشد (كارآفرينان از جمله اين افراد هستند)
از آنجايي كه نميتوان تمام نيروهاي فعال يك جامعه را به استخدام درآورد ترديدي باقي نميماند كه در اين قرن بدون خلاقيت و كارآفريني هر جامعهاي در هر اندازهاي باشد چنانچه از خلاقيت و كارآفريني بيبهره باشد حاصلي جز نابودي ندارد.
زمان آن رسيده كه با توجه به شرايط اقتصادي و حاكم بر كشور و عدم امكان استخدام ميليونها متقاضي كار چشمها را بشوييم و با فراگيري خلاقيت و يا برخورداري از خرد انساني خلق ثروت را بياموزيم كه خوشبختانه كشور ما از سرمايههاي گوناگون برخوردار است كه نه قابليت رقابت چنداني با آن وجود دارد و نه با فناوري امكان ايجاد آن فراهم است.
سرمايه عظيم ميراث فرهنگي، منابع متنوع و عظيم كشور كه تا به حال ناشناخته مانده تنوع اقليمي، نيروي انساني، شرايط ويژه منطقهاي و مهمتر از آن پيشينه تاريخي و فرهنگي و تجارب ارزنده ملتي است كه همواره در كشف نيازهاي بيپاسخ مانده بشر پيشرو بوده است.
بايد دريابيم كه در اين قرن كه عصر خرد نام گرفته ايجاد ثروت و رشد اقتصادي فقط و فقط از طريق خلاقيت و انديشه كه مهمترين ابزار انسان در قرن ۲۱ است ممكن خواهد شد و اگر چشمها را بشوييم و جور ديگر ديدن را بياموزيم درخواهيم يافت كه چه فرصتهاي بيشماري در اطراف ماست كه از ديدن آن ناتوان بوديم.
منبع :کتاب منابع بیکران دکتر علی اصغر جهانگیری