صنعت
-
دوران احداث کارخانه ها در راه اندازی صنایع گوناگون سپری شده دیری نخواهد پایید که به تاریخ خواهد پیوست .رشدجمعیت، کمبود منابع انرژی وهدایت فرهنگی به سوی مصرف بیشتر موجب شد که شیوه های نوین که بتواند ارزانتر نیازها را مرتفع ساخته و اوقات فراغت انسانها نقش بیشتری در تولید ان ایفا کنند طراحی و به اجرا درآمده است .
-
امروزه تولید محصولات در خانه و یا مونتاژ قطعات در روستاها بجای احداث کارخانجات بزرگ بسیاری از صنایع بزرگ و موفق جهان را که هنوز به روش گذشته فعالند به زانو درآورده. برخلاف قرن بیستم امروز صنعت بدنبال سرزمینی می رود که نیروی انسانی ارزان و انرژی فراوان دارد لذا صنایع از سرزمین مادری خود کوچ می کنند و در سرزمینهای دیگر اشتغال می آفرینند نظیر کمپانی بی ام و یا بنز که در آفریقا تولید و مونتاژ میشود ولی محصول اروپایی است.
-
مشاغل خانگی دهها هزینه نظیر مالیات، سودسرمایه و هزینه های رفاهی برای کارگران را ازدوش تولید برمیدارد لذا کالا قابل رقابت و سودآور خواهد شد .عیدی، پاداش، سنوات، مرخصی، نهار، لباس کار و…همه از تولید حذف می شود .
-
معلم یک روستا می تواند قطعات یک وسیله یا دستگاه را بین روستاییان توزیع نموده و طرز مونتاژرابه انها بیاموزد و همه روزه کامیون کارخانه برای ارائه قطعات بعدی و حمل اشیاء مونتاژ شده به کارخانه می تواند هزینه را بشدت کاهش دهد .در حالیکه اشتغال گسترده ای موجب شده و از کوچ به شهرها جلوگیری نموده است.
-
ازطرف دیگر توان مالی و یا سرمایه این افراد نیز بسیار اندک و ناچیز می باشد لذا گفتگو پیرامون صنایع و کارخانجاتی که نیاز به میلیونها دلار یا ریال داشته و اکثرا نیاز به مواد اولیه وارداتی دارند بیهوده و گمراه کننده است.
-
برفرض آنکه امکانات و سرمایه کافی برای احداث صدها واحد صنعتی و تولیدی فراهم باشد چه میزان از میلیونها جوان آماده به کار را به خود جذب خواهد نمود آن هم در عصری که کالاها بسیار ارزان روانه بازارهای جهان گردیده و صنایع کشورهای بزرگ را به تعطیلی کشانده است.
- کیفیت و بهره وری در تولید
مقدمه:هر واحد توليدي به عنوان موجود زنده است كه به دنيا مي ايد ؛رشد مي كند؛بالنده مي شود و تدريجا سالخورده مي شود و روزي عمر سازمان او به پايان مي رسد .لذا مديران كشور براي حفظ روند رشد ؛سلامت وزنده نگهداشتن واحد خود همواره بايد مراقب شرايط؛چالشها ؛راهكارها بوده تا عمر سازماني خود را طولاني نمايند .همانطور كه در كشورهاي صنعتي واحدها نسلها پس از يكديگر و گاهي طي چند قرن همچنان شاداب پويا و موفق به حيات خود ادامه داده ولی در كشور ما واحدهاي توليدي با بنيانگذار آن متولد و با مرگ او خاموش مي شوند و كمتر واحدي در ايران به نسلهاي بعد از خود مي رسد . در اين مقاله ابتدا به چالشهاي پيش رو و مشكلاتي كه مخصوص كشور ما بوده و هيچ الگوي خارجي نمي تواند راهكارو راه چاره اي برا ي ما فراهم كند خواهيم پرداخت :
۱٫تولد واحدها :معمولا در كشور ما به همت فرد يا افرادي كه رويائي در سر دارند و يا بدليل شرايط خاص زمان و مكان به انديشه برپائي واحد افتاده و از فرصتي كه به وجود آمده مبادرت به برپائي آن مي نمايند و كمتر ديده شده كه با نقشه راه يا ديدن افقهاي پيش رو يا بررسي حداقل ۵۰ سال آينده طراحي و اجرا نمايند در حقيقت توليد اکثر واحدها مقطعي متناسب با نياز روز و با انگيزه هاي شخصی تولد يافته اند.
۲٫مسائل فرهنگي :ساختار اجتماعي و فرهنگ هر جامعه اي شرايط خاص خود را دارد و زمانيكه ما ايده اي را بطور صد در صد از جائي كپي كرده و وارد فرهنگ خود مي نمائيم با مشكلات عديده اي مواجه خواهيم شد زيرا محاسبات اقتصادي هر طرحي در ایران با عوامل بيشماري روبروست كه در كمتر كشوري با آن مواجه مي شويم .
· نرخ بانكي :آيا كشوري مي شناسيد كه بهره بانكي آن ۳۰% باشد
· آيا كشوري مي شناسيد كه ۱۸۰ روز در سال تعطيل باشد ؟
· آيا مي دانيد كه در تعطيلات هم بهره بانكي محاسبه خواهد شد ؟
· آيا اگر سرمايه خود را به بانك بسپاريد با اطمينان خاطر ۳۰% سود تضمين شده خواهيد داشت ؟
· آيا مي دانيد كه نزول پول در ايران ۶۰% است ؟
· آيا مي دانيد تورم واقعي ۱۱۰% و تورم دولتي ۴۰% است .؟
· آيا از ناهنجاريهاي اجتماعي آگاهي داريد به عنوان مثال :
۱٫ رشوه
۲٫ اعمال نفوذ افراد
۳٫ عدم امنيت ايده و مالكيت معنوي
۴٫ روابط كارگرو كارفرما
۵٫ مباني اخلاقي حاكم بر جامعه
و صدها مورد آزاردهنده و تهديد كننده
۳٫قوانين كشور :
v آيا در مجلس توليد كننده اي نشسته است تا مشكلات و مسائل توليد كننده را درك كرده و آنرا نمايندگي كند
v حمايت از توليد يعني پرداخت ۱۴ نوع عوارض به شهرداري ؛هلال احمر ؛زندانيان آموزش و پرورش ؛ماليات بر ارزش افزوده و نظاير آن
v توليد كننده اي كه براي فروش محصولات خود با تبليغات گسترده و فروش اماني كالا ؛قبول چكهاي مدت دار كه خود فاجعه ايي در كشور ماست بايد به ۱۴ ارگان ديگرعوارض پرداخت کرده و يا برای دريافت بهاي خدمات خود پس از يك سال هزینه های متعددي پرداخت كند .
v آيا عنوان توليد كننده در كشور ما از مشاغل ارزشمند و موجه و قابل تقدير به شمار میاید به جاي آنكه به توليد كننده كه منبع درامد ناخالص ملي و بستر ساز اشتغال جوانان است لقب عالي جناب داده و امتيازهاي ويژه ايي را براي او قائل شويم او را زالوصفت ؛خون آشام ؛ظالم و دشمن كارگر نمي ناميم.
۴٫هزينه سربار :توليد كننده در كشور ما ناچار به تحمل ۱۶۵ هزينه سربار است از پست نگهبانی تا باغبان ؛آشپز ؛راننده سرويس ؛منشي ؛نهار ؛لباس كار و عيدي ؛پاداش ؛سنوات و وام تا تامین هزینه های تيم فوتبال شركت مي باشد.
اين روش تا پايان قرن بيستم در كشورهاي صنعتي متداوال و جاري بوده و ما كه از آن الگوها تقليد نموديم همه اين هزينه ها را بر كالاي خود تحميل نموديم ولی در چند دهه اخير شاهد بوديم كه چگونه كشورهاي آسياي شرقي با مهندسي معكوس اين روش را دگرگون ساخته و كالاي توليدي خود را دهها برابر ارزانتر توليد نمودند و كشورهاي صنعتي را به زانو در آوردند در حاليكه ما همچنان در فكر احداث سوله های متعدد تحمل ۱۶۵ هزينه سربار ۱۴نوع عوارض جانبي بوده و در زير بمباران عوامل ذكر شده در قبل بسر ميبريم .
۴٫كپي كاري:ايرانيان به محض آنكه خبر موفقيت كسب و كار يا توليدي را شنيدند بلافاصله در فكر احداث واحدي مشابه افتاده و به سرعت رقيب واحد ايجاد شده مي شوند بدون آنكه از سرنوشت آن واحد آگاهي داشته باشند لذا پس از زمان كوتاهي هر دو واحد را تعطيل شده و ورشكست ميابيم.
۵٫در آمد نفتي :از جمله تهديداتي كه ما را در زمينه صنعت و توليد ناكام مي گذارد افسانه نفت است زيرا ايرانيان بي نياز و ثروتمند را چنان به خواب فرو برد كه از قطار پيشرفت آنهم با سرعتي سرسام اور جا مانديم و يك قرن به خواب عميق فرو رفتيم چون هرگز نگران فرداي خود نبوديم و همه چيز از عروسكهاي زيبا تا موز و آناناس را سر سفره هاي خود ديديم حتي قبل از آنكه كشورهاي پيشرفته آن ابزارها و عروسكها را ديده باشند اين نگرش تا آنجا پيشرفت كه فعاليت در زمينه صنعت و توليد به شغلي ريسك پذير ؛ناكام و از سر جنون نام گرفت زيرا درآمدهاي كاذب از نزول و خريد سكه و ارز و يا سرقفلي و نظاير آن چنان سود آور شد كه امروز براي صاحبان صنايع دلسوزانه آرزوي موفقيت داريم زيرا اين افراد به جاي آنكه در واحدهاي توليدي خود در انديشه كارآفريني ؛ابداع ؛خلاقيت و توليد باشند به دنبال چكهاي برگشتي ؛برقراري رابطه با سازمانها نهادها براي فروش كالاي خود و يا در مجتمع هاي قضائي به دنبال پرونده هاي گوناگون سرگردانند.
۶٫خلاقيت و كارآفريني :امروز خلاقيت و كار افريني يك نياز به شمار نمي ايد بلكه به عنوان شرط بقاي يك كشور تلقي مي گردد.جا ماندن از قطار پيشرفت با سرعتي سرسام آور نشان داد كه چگونه كشورهاي بدون نفت وگاز هم از ما آبادتر و هم ثروتمندتر شده اند .سكون و بي حركتي در دنياي امروز براي يك كشور در هر اندازه ايي كه باشد نتيجه اي جز نابودي نخواهد داشت .
۷٫چه بايد كرد ؟به هر حال بايد بياموزيم كه ديگر نفتي براي صادرات نخواهيم داشت پس بايد بياموزيم كه از علم و دانش خود با خلاقيت و كارآفريني ثروت آفريني كنيم آنهم براي كشوري كه بالاترين نرخ بيكاري را دارد حال با اين گزارشي مختصر از شرايط امروز جامعه ايران يادآور مي شويم كه مديران صنايع و يا صاحبان صنعت و توليد بايد بياموزند كه :
۱٫ توليد كالا با ۱۰۰% درآمد سودي برجاي نمي گذارد زيرا ۴۰ % را تورم ۳۰% بهره بانك ۲۰% را كه مي توانست سود سرمايه ما باشد را از دست مي دهيم پس بايد كالاي توليد ي ما حداقل ۲۰۰% سود داشته باشد تا ادامه حيات اين واحد را ممكن سازد .
۲٫ بايد بياموزيم كه پرداخت ۱۶۵ رديف هزينه ها هرگز كالاي ما را قابل رقابت در جهان نخواهد كرد .
۳٫ بايد بياموزيم چه منابعي در كشور وجود دارد كه به آنهانپرداختيم و امروز با شرايط تحريم و دلار ۴۰۰۰ تومان محتاج منابع آن سوي مرزها هستيم .
۴٫ بايد بياموزيم كه لازم نيست همه قطعات مورد نياز را خود توليد كنيم در حاليكه كارخانجات متعددي با ۷۰% ظرفيت خالي چشم به راه سفارش شما به قيمتي به مراتب ارزانتر از قيمت تمام شده كالاي شما مي باشد .
۵٫ تغيير نگرش در انتخاب ايده : به جاي آنكه به صورت هيجانی در مقاطعي به دليل شرايط و فرصت ايجاد شده اقدام به ايجاد واحد توليدي نمائيم از تجارب كشورهاي ديگر بهره مند شده و الگوي آنرا ایرانی كنيم و سپس اقدام به راه اندازي آن نمائيم .
۶٫ هدفمندي و مصرف انرژي :يك قرن با انرژي ارزان يا مجاني به توليد پرداختيم و ۱۷۰۰دلار انرژي به قيمت جهاني را به بهائي اندك مصرف نموديم تا ۱۰۰۰ دلار درامد ملي ايجاد كنيم .غافل از آنكه براي ۱۰۰۰ دلار درامد ۱۷۰۰ دلار بر باد ميداديم ولي دلخوش بوديم كه زمينه كسب و كار و اشتغال براي مردم فراهم مي گردد. ولي امروز كه بايد به قيمت جهاني انرژي مصرف كنيم ديگر توان هر واحدي را زير بار سنگين اين هزينه خرد نموده و ما كه هرگز نتوانستيم كالاي رقابتي توليد كنيم با اين جهش ناگهاني شاهد مرگ واحدهاي بيشمار توليدي هستيم كه قادر به ادامه حيات نبوده و با كالاهاي كه با بهاي چندين برابر ارزانتر بازار ما را درنورديده پيداست كه آينده ايي در انتظار ما نخواهد بود.
۸٫مشاغل خانگي :با توجه به قوانين و مقرراتي كه كشورهاي صنعتي با آن مواجه بودند و هزينه هاي سرباري كه به قيمت تمام شده كالا تحميل ميشه بيكاري جمعيت بزرگي از كشور چين موجب گرديده كه در اواخر قرن بيستم راهكارهاي ديگري جايگزين روشهاي متداول در جهان غرب گردد.در حقيقت مهندسي معكوس را كه از جوامع غرب آموخته بودند به كار برده و به حذف هزينه هاي سربار در كالاهاي توليد شده اقدام نمودند . اين تفكر مدعي است كه صنعت يا توليد چه وظيفه ايي در قبال ساير نهادهاي اجتماعي دارد . چرا صنعت يا توليد بايد مسئول زندانيان يا آموزش و پرورش باشد آيا ساير نهادهاي اجتماعي نيز همين رسالت را به عهده دارند . پيگيري و استمرار اين نوع انديشه در قالب مشاغل خانگي تبلور يافت چون در اين روش ديگر حقوق بيمه ؛اياب و ذهاب و لباس كار و عيدي و پاداش و دهها هزينه سربار حذف شده و كالا به شدت ارزان مي شود به نحوي كه قيمت پاره ايي از اين كالاها ما را شگفت زده مي كند قوانين جديد نيز ظهور يافت كه براي اعضاي خانواده مجوز نيز صادر مي شود تا قانونا بتوانند به توليد محصولات غذايي ؛دارويي ؛آرايشي ؛بهداشتي نيز بپردازند .خوشبختانه در ايران نيز قانون مشاغل خانگي از تصويب مجلس گذشت و اعضاء خانواده با ثبت نام در اين مراكز موفق به اخذ مجوز چه به صورت مستقل يا تعاون خواهند شد.سايت اين مركز در وزارت كار
و در وزارت تعاون تحت عنوان مشاغل خانگي فعال است .اين روش را مي توان به محلات ؛روستاها و همسايگان گسترش داده و خانواده هاي زيادي براي يك کالا به توليد بپردازند.
۹٫ظرفيت خالي كارخانجات :صاحبان صنايع يا توليدكنندگان گاهي به دليل تقاضاي بيش از ظرفيت واحد و گاهي بدليل ارزانتر شدن كالاي توليدي از اين روش استفاده مينمايند. روزگاري كمپاني sony بدليل تقاضاي روز افزون از ظرفيت خالي كارخانجات استفاده مينود تا براي سوني همان محصولات را طبق فرمول و نقشه سوني به اجرا در آورد.از اين روش ۵۰ سال مي گذرد و هنوز در كشور ما متداول نشده چنانچه مديران كشورمزايا و محاسن اين روش را مورد توجه قرار دهند. بخش يا قطعاتي از محصول خود را به كارخانجاتي كه بدلايل گوناگون داراي ظرفيت خالي شده اند واگذار نمايند . اين روش بخشي از مشكلات كارخانه پذيرنده را نيز حل مي كند زيرا براي متقاضي توليد و تحويل مي دهد و ديگر نياز به طي مراحل بازرگاني ؛بخش فروش و مسائل بيشمار آن را ندارد
۱۰٫برون سپاري خدمات :تا كنون اكثر سازمانها و موسسات بزرگ ادارات گوناگون راجهت تامین نیازها و خدمات خود ایجاد نمودند.خوشبختانه در سالهاي اخير استفاده از اين روش در كشوردر حال شكل گيري است به عنوان مثال هر سازمان يا شركتي اداره اي براي نظافت مجموعه خود بر پا نميسازد و در قالب قراردادي توسط موسسه اي نظافت و نگهداري آن موسسه انجام خواهد شد.به عنوان مثال شهرداريها نيازمند خدمات گوناگوني هستند از فضاي سبز تا رنگ آميزي جداول يا چراغان محلات و صدها نياز ديگر كه به جاي ايجاد اداراتي براي ارائه اين خدمات مي تواند با برون سپاري از خدمات شركتهاي ديگر در قالب يك قرار داد استفاده نمايد . مديران و صاحبان صنايع بايد اين دقت را داشته باشند كه كدام بخش از محصولا ت يا نيازهاي خود را با برون سپاري خدمات از سازمانهاي ديگر فراهم نمود .
۱۱٫مونتاژ:اكثر شركتها و صنايع با توليد قطعات متعدد و مونتاژ آن به محصول نهائي دست پيدا خواهد كرد . معمولا بخش مهمي از هزينه هاي يك واحد توليدي مونتاژ و سوار كردن قطعات تا رسيدن به محصول نهائي است . محاسبه هزينه هاي مونتاژ يك كالا را در نظر گرفتن تمام مسائل مربوط به آن از فضا ؛انرژي ؛ نيروي انساني و مسائل مديريتي ميتوان به هزينه نهائي مونتاژ دست يافت و سپس با بسيج افراد يا خانواده ها يا سازمانهائي مانند كميته امداد بهزيستي ؛زندانيان مدارس و نظاير آن ابتدا مونتاژ را آموزش دادو سپس قيمت تمام شده را با روش كلاسيك قبلي مقايسه نمود.
۱۲٫منابع داخلي جايگزين واردات :اكثر صنايع و كارخانجات كه معمولا از كشورهاي صنعتي خريداري و در ايران راه اندازي گرديده براساس برنامه ها ومواد اوليه و روشهائي كه توسط فروشنده ارائه گرديده است اداره میشود و كمتر مشاهده گرديده كه مديري نسبت به جايگزيني الياژي ؛ماده اوليه اي يا ابزارهائي اقدامي جدي به عمل آورده باشد .اين تلاشها علاوه بر خودكفائي واحد توليدي موجب فرار از تحريم يا نوسانات ارزي را برطرف خواهدشد . چند مثال ساده مي تواند آگاهي دهنده براي كساني با شد كه مايل به استفاده از این روش باشند .
۱٫ جايگزيني موادي كه بدنه محصول را شكل ميدهند به عنوان مثال يك بدنه فلزي به پلاستيكي
۲٫ جايگزيني مواد اوليه :بارها اينجانب موفق به تامين مواد مورد نياز از منابع داخلي گرديده و موجب ارزان شدن و حذف ارزبري كالا گرديدم .مثلا استفاده از الكل اتانول داخلي با ايزوپروپیل الكل وارداتي و يا استفاده از كود اوره جهت تكميل فرمولاسيون تري اتانول آمين و يا استفاده از آلياژآلومينيوم ۶۰۶۳ در ساخت تيوپهاي آلومينومي و صدها نمونه مشابه
۳٫ ماشين آلات :در زمينه ماشين الاتي كه در خط توليد استفاده مي گردد با ابتكارات و ابداعات متعددي ميتوان هم باعث بالا بردن راندمان و هم ارزان شدن دستگاههاي مورد نياز توليد گرديده و يا تغييراتي در خط توليد بوجود آورد كه صرفه جوئي در هزينه يا سرعت توليد را به دنبال داشته باشد .
۱۳٫ ضايعات :از جمله منابع قابل توجه و انبوهي كه در كشور كمتر مورد توجه صاحبان صنايع قرار گرفته ضايعات است . استفاده از منابع ضايعات علاوه بر دور ماندن از تحريم و نوسانات ارز بسيار ارزان بوده که كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. ضايعات به چند دسته تقسيم ميگردد.
A. ضايعات صنعتي
B. ضايعات كشاورزي
C. ضايعات طبيعي
Aضايعات صنعتي : مقادير قابل توجه اي از ضایعات در پالايشگاهها و واحدهاي پتروشيمي كه فعلا به دريا ريخته مي شود يا ضايعات لاستيك ؛الكترونيك ؛نساجي از جمله اين ضايعات ميباشند
B.ضايعات كشاورزي :شامل اندامهاي گياهان –محصولات فاسد شده نظير فضولات حیوانی ،گوجه فرنگي –پوست ميوه ها ؛برگ خرما ؛ساقه برنج و بيشمار مواد ضایعاتی قابل فراوری
c.ضايعات طبيعي :نيز شامل گياهان خودرو در طبيعت –جلبكهاي كنار ساحلها –آفتهاي موجود در درياها ؛خاكهاي رنگي و مواد شيميائي نظير سولفات سديم در كوير و امثال آن
۱۴٫صنايع پائين دستي پتروشيمي :از جمله فرصتهاي پيش رو مديران و صاحبان صنايع محصولات پائين دستي پتروشيمي را مي توان برشمرد امروز بيش از ۷۰۰۰۰ فراورده از مواد اوليه پتروشيمي قابل دسترسي مي باشد . اين محصولات در ابعاد بسيار كوچك تا طرحهاي عظيم متغير است و شامل محصولات خانگي و آرايشي ؛صنعتي – نساجي حمل ونقل ؛پزشكي و بيشمار رشته هاي گوناگون را در برميگيرد اهميت سرمايه گذاري در اين صنايع داخلي بودن مواد اوليه و دور ماندن از تحريمها و نرخ ارز ميباشد.
۱۵٫پايان درامد نفتي :با اجراي هدفمندی يارانه ها از اين پس بهاي انرژي بر مبناي نرخ جهانی محاسبه خواهد شدو چنانچه به پايان دوران درآمد نفتي باور داشته باشيم تامين منابع ارزي براي خريد مواد اوليه واحد تحت مديريت شما دچار بحران خواهد شد . زيرا تامين ارز آنهم به نرخ آزاد بهاي كالاي شما را به نحو چشمگيري افزايش داده و آنرا غير رقابتي خواهد ساخت چنانچه مقرر باشد از اين پس در كشوري مانند ايران قصد سرمايه گذاري در صنعت و توليد داشته باشيم توجه به اين نكته ما را از خطر قطعي نابودي نجات خواهد داد.
۱۶٫ ساير منابع كشور :بدليل در آمد سرشار نفتي توجه ايرانيان به منابع داخلي مغفول ماند با نگاهي گذرا ميتوان توجه سرمايه گذران را به منابع داخلي كشور سوق داد به عنوان مثال تانن از مواد وارداتي است كه مصارف بيشماري در صنايع گوناگون اعم از رنگ سازي يا نساجي دارد و ضايعات جنگلهاي بلوط ايران و ميوه آن منابع سرشاري براي توليد اين ماده صنعتي را فراهم خواهد ساخت .خاكهاي رنگي ايران كه توجه جهانيان را به ايران معطوف داشته و يا توليد رنگهاي طبيعي و منبع عظيم پروتئين از آفتهاي درياي خزر ؛كاشت بنزين ؛شكر ۴۰۰برابر شيرين تر از گلوكز برگ خرما و ساقه برنج براي توليد بلوك ساختمان يا سولفات موجود در كوير ايران و با دستگاههاي توليد آب براي كشوري كه از بي آبي رنج مي برد از جمله آنهاست .
۱۷٫كشاورزي در ايران :كشاورزي در ايران به شدت عقب مانده و كهنه است و هنوز ايرانيان كشاورزي را به عنوان معيشت پذيرفته اند در حاليكه كشورهاي بدون نفت وگاز هم آبادتر و هم ثرو.تمند تر از ايرانیانند با يك نگاه گذرا در خواهيم يافت كه ايران بدليل دارا بودن ۹ اقليم از ۱۱ اقليم جهان فرصتهاي بيشماري را در خود دارد كه مي تواند در صنايع غذائي ؛آرايشي ؛بهداشتي ؛داروئي ؛صنعتي و غيره نقش مهمي را ايفا مي كند به عنوان مثال تغيير فضاي سبز كشور كه صدها هزار هكتار از اراضي كشور را با هزينه هاي نجومي و با مصرف آب تصفيه شده در حقيقت بي مصرف و بيهوده ميكند ميتوانند جاي خود را به گياهان دائمي و قابل فروش بدهد و برای صنايع كشور كمك سرشاري را بدنبال داشته باشد.
آشنائي با ميوه هاي جديد ؛گياهان صنعتي ؛جايگزيني صنوبر و تبريزي به درختانی براي توليد چوب ؛تهيه خوراك دام از منابع ضايعاتي و فضولات حيوانات و توليد لوازم آرايشي گرانقيمت از منابع كشاورزي و هزاران فرصت كوچك و بزرگ از جمله ايجاد واحد هاي كشت وصنعت از جمله اين مثالهاست .
۱۸٫روشهاي قابل توجه بهره وري :
I. اجاره دادن برند هاي معروف از جمله روشهاي متداول در عصر حاضر ميباشد و.برندهاي معروف و شناخته شده مارك خود را به واحدهاي غير معروف يا تازه كار اجاره داده تا از شهرت و مقبوليت آن برند كالاي جديد عرضه شده با دو نام به بازار آيد يكي با نام واقعي خود وديگري با نام برند معروف و در حقيقت رقابت با خود را در پيش گيرد . در ايران شركت بن ساله ماكاروني خود را با برند مهرام به بازار عرضه نمود و از اين شهرت براي معرفي كيفيت كالاي خود بهره مند گرديد.
II. سرمايه گذاري در محصولات با مصرف عام :در كشور هاي جهان سوم كه آستانه اسيب پذيري آنها بدلايل مختلف زياد است و همواره در معرض تحريم يا نوسانات ارزي قرار دارند و يا در كشورهايي كه ناهنجاريها و رانت خواري بر آن حاكم است نبايد توليدكننده محصولاتي بود كه ۲يا چند شرکت مصرف كننده آن باشند و هر زمان آن شركتهاي مصرف كننده بهر دليل نظیر اعمال نفوذ افرادي خاص يا منافع مديران و يا منافعي كه از واردات همان كالا وجود دارد از خريد محصولات شما خودداري نمايند به ناچار محكوم به ورشكستگي خواهيد بود . به عنوان مثال توليد قطعات براي چند كارخانه مصرف كننده همواره اين خطر را دارد كه بهر نحو با شما رفتار شود يا در پرداخت صورتحساب يا تحميل قيمت خريد توليدكننده را ناچار به تسليم نمايد . درا ين كشورها بايد به توليد محصولاتي پرداخت كه مصرف كننده عام دارند و اگر درصد ناچيزي از جامعه مصرف كننده محصول شما باشند ادامه حيات شما ممكن خواهد بود به خصوص آنكه ۲ميليارد از جمعيت جهان در ۱۵ كشور همسايه كه در شرايط كم و بيش مشابه ما قرار دارند ميتوانند جزو مصرف كنندگان كالاي ما باشند
III. تحقيق و مطالعه جوامع ديگر جهان :متاسفانه كپي كردن ايده هاي اجرا شده در كشور بسيار متداول است و به محض آنكه واحدهاي را موفق احساس كرديم به كپي كردن و برپائي واحدهاي مشابه مي پردازيم غافل از آنكه مطالعات ميداني ويا بررسي دقيق شرايط حال و آينده آن واحد گوياي حقيقتي ديگر باشد در حاليكه مي توان با مطالعه صنايع و واحهاي توليد ديگر كشورهاو انطباق آن با شرايط اجتماعي ايران ايده هاي مناسب تري را انتخاب نمود كه ضريب ريسك پذيري آن به حداقل برسد.
۱۹٫توسعه واحد با مالیات:
چنانچه مدیران درامد حاصله را صرف توسعه واحد یا خرید ماشین الات یا توسعه بنا یا اهداف آینده نمایند بالطبع سود برای محاسبه مالیات و پرداخت آن به دولت باقی نخواهد ماند.در حالیکه سرمایه گذاری انجام شده پشتوانه قویتری برای آن واحد ایجاد خواهد کرد و در شرایط بحران میتواند امنیت سرمایه را فراهم سازد.
۲۰٫تغییر خط تولید:
مدیران همزمان با احداث واحد صنعتی یا تولیدی باید به این نکته توجه داشته باشند که ممکن ات روزی عمر سازمان به پایان برسد زیرا طبیعت واحدهای تولیدی مانند موجودی زنده به دنیا می اید .رشد می کند بالنده میشود و سرانجام سالخورده و به مرگ نزدیک میگردد.مدیران باید به این مهم بیاندیشند که در صورت بروز بحران رقابت و یا پایان دوران مصرف آن کالا از ماشین الات و خطوطی که ایجاد کرده اند چه محصولات دیگری می توان تولید نمود . واز همان روز اول فضای مناسب برای آن را فراهم سازند و چنانچه کالای تولید شده این واحد بازار خود را از دست داد بتوان با همان امکانات در رشته دیگری از نیازهای جامعه فعال شد به عنوان مثال شرکت فولکس واگن در جنگ جهانی به دلیل بمباران و نبود بنزین در آستانه تعطیلی قرار گرفت ولی به دلیل پیش بینی بنیان گذاران شرکت از روز بعد قالبهای درب و کاپوت و گلگیر و غیره را باز نمودند و به جای آن قالب کلاه و قمقمه و ظروف مورد نیاز در جبهه ها را آغاز نمودند که بازارهای به مراتب داغتر از بازار گذشته داشت و این شرکت به طور شبانه روزی به تامین نیازهای جنگی پرداخت.
۲۱٫حذف هزینه های سربار:
یکی از اهداف مدیران باید پایین آوردن قیمت تمام شده و رقابتی شدن کالا باشد و باید از روشهائی که شرح مختصری از آن گذشت الگو و روش تولید خود را متحول ساخته و براساس روشهای قرن بیست و یکم به فعالیت ادامه دهند . این روشها شامل مشاغل خانگی ظزفیت خالی کارخانجات، مونتاژ،تغییر منابع مواد اولیه و کاهشر ۱۶۵ هزینه سربار در کشور شد.
۲۲٫ بازرگانی و فروش :
همانطور که ذکر آن گذشت درامد نفتی ایران در یک قرن اخیر مدیران را از توجه به بازارهای اطراف کشور دور نگه داشت و همین امر موجب گردید که بازارهای متعدد اطراف کشور را به کشورهای دیگر سپرده و آن کشورها با حوصله و تدبیر توانستند اعتماد مصرف کنندگان را فراهم ساخته و راه ورود ایرانیان را مسدود سازند. امروز به دلیل شرایط تحریم و عدم امکان انتقال ارز بازارهای مرزی ایران نظیر عشق آباد اینچه برون؛اربیل ؛شلمچه و غیره مارا به ۱۵کشور که جمعیتی بالغ بر ۲ میلیارد را در بر دارند مرتبط خواهد ساخت . قابل توجه است که این کشورها از نظر شرایط اجتماعی و اقتصادی در شرایط چندان مطلوبی نبوده و نیازمند به انواع کالاهای گوناگون میباشند.با استفاده از این روش مشکل انتقال ارزی برطرف شده و زمینه مناسبی برای واردات و صادرات را فراهم خواهد ساخت . امید است اشتباهی را که نسل گذشته به دلیل بی نیازی از آن غافل ماند توسط مدیران جوان کشور به صورت اصولی پایه ریزی شده حضور ایران را در این کشورها عملی سازند .
۲۳٫توصیه سخنران :با توجه به شریط سیاسی ،اقتصادی و جغرافیایی به خوبی می دانیم که مشکلات عدیده ایی برسر راه مدیران و صاحبان صنایع قرارداد به نحوی که هر روزه شاهد فروپاشی ؛تعطیلی یا ورشکستگی واحدهای تولیدی کشور هستیم .از این رو توجه سرمایه گذاران را به این نکته جلب می نمائیم که از انتخاب ایده ها براساس آرزو ؛رویا و ارمان اجتناب نموده و براساس واقعیتهای موجود و یک قرن تجربه نفت در ایران حرکت در مسیری را انتخاب نمایند که کمتر دستخوش موانع پیش بینی نشده باشد به عنوان مثال در کشور ایران ۲۰ میلیون خانواده و ۱۰ میلیون واحدهای صنفی و خدماتی هستند که شامل رستورانها ؛کافی شاپ؛هتل ها ….و غیره میباشند که براساس این محاسبات روزانه صبح و عصر و شب بیش از ۹۰ میلیون سفره در کشور گسترده میگردد که میتواند بازار اطمینان بخشی برای سرمایه گذار باشد . یعنی ۹۰ میلیون مصر ف کننده در روز که اگر از هر ۱۰۰۰۰ نفر یک نفر خریدار کالای شما باشد امنیت کافی برای شما فراهم میگردد لذا اولویت در این کشورها صنایع غذایی است.و بعد از آن محصولاتی که منابع مواد اولیه آن در داخل کشور موجود دارد و نیاز مبرم کشورهای همسایه است که خوشبختانه این فرصت ها بیشمار است .
۲۴٫بانک اشتغال:مهمترین مشکل پیش روی سرمایه گذاران و مدیران کشور عدم اطلاع از تجارب کشورهای دیگر و چگونگی دسترسی به آن تجارب است .
اینجانب با پیشنهاد طرحی در سازمان ملل تحت عنوان بانک اشتغال که گزینه برتر این سازمان شد برپائی بانکی را در ایران پیشنهاد نمودم که موجودی این بانک به جای پول ایده و راهکار های موفق کشورهای بدون نفت وگاز است که خوشبختانه به راحتی در
دسترس قرار دارد و میتوان متناسب با امکانات سرمایه گذار و شرایط جغرافیایی میزان سرمایه و انگیزه متقاضی سرمایه گذار را به سمت ایده ای رهنمون شد که تجارب موفق آن در جهان وجود داشته و سرمایه گذار از نتایج فعالیتهای خود قبل از اجرای طرح آگاه خواهد شد .
بانک اشتغال در عمر سه ساله خود موفق به اجرای صدها ایده کوچک و بزرگ در کشور گردید که حدالامکان تهدیدهای موجود را پشت سر می گذارد که مهمترین آن عبارتند از :
۱٫ سرمایه گذاری کم
۲٫ تولید محصول بدون رقیب
۳٫ استفاده از روشهای قرن ۲۱
۴٫ حداقل ارتباط به سازمانهای دولتی
۵٫ حداقل ریسک
۶٫ سوداوری بالا
امید است با تغییر نگرش مدیران و استفاده از روشهای متداول شده در جهان بتوان ضریب امنیت و سودآوری و قابلیت صادرات را برای کالای ایرانی فراهم نمود و امکانات و توانمندی کشور که تا به امروزبه فراموشی سپرده شده بستر فعالیت و تحول اقتصادی برای آینده کشور باشد.
نشانی بانک اشتغال
www.jahangirifdn.com
با آرزوی موفقیت
دکتر جهانگیری